امام علی(ع): بترس تا ايمن بمانى، خود را در امان مدان كه گرفتار ترس مى شوى. (میزانالحکمه، ج4، 5251)
امام باقر(ع): با ترس راستين خود را از ابليس حفظ كن و از اميد دروغين بپرهيز، زيرا كه تو را در ترس واقعى مىافكند. (میزانالحکمه، ج4، 5179)
امام على(ع): براى پيمودن راه دراز از ترس طولانى كمك بگيريد. (میزانالحکمه، ج4، 5186)
پيامبر خدا(ص): آن كه بترسد شبانه حركت كند و كسى كه شبرو باشد، به منزل رسد. (میزانالحکمه، ج4، 5236)
امام صادق(ع): بنده مؤمن نباشد مگر آنگاه كه بيمناك و اميدوار باشد و بيمناك و اميدوار نباشد مگر آنگاه كه بيم و اميد او را به عمل كشاند. (میزانالحکمه، ج4، 5215)
امام على(ع): كسى كه به چيزى اميدوار باشد در طلب آن بر مىآيد و آنكه از چيزى بترسد از آن مىگريزد. من نمىدانم ترس و بيم آن كسى كه با خواهشى نفسانى رو به رو شود اما آن را، به سبب آنچه از آن مىترسد، رها نمىكند، چه معنا دارد و نمىدانم اميدوارى كسى كه به سختى و مصيبتى گرفتار مىشود اما اميدش او را به شكيبايى در برابر آن وا نمىدارد چه مفهومى دارد. (میزانالحکمه، ج4، 5213)
امام باقر(ع): مصيبتى چون بىخردى نيست و بىخرديى چون كم يقينى و كم يقينىاى چون نترسيدن و نترسيدنى چون نداشتن غم از دست دادن ترس. (میزانالحکمه، ج4، 5180)
امام على(ع): هر ترسى حقيقى است جز ترس [ادعایی مردم] از خدا كه بيمار وآفت زده است… اگر كسى از بندهاى از بندگان خدا بترسد آثار ترس در رفتار او آشكار مىشود اما در برابر پروردگار خود چنين نيست، پس او ترس از بندگان را نقد مىشمارد و ترس از آفريدگار خويش را نسيه و وعده. (میزانالحکمه، ج4، 5214)
امام على(ع): هر گاه از خدا بترسى به سوى او گريزى و هرگاه از مخلوق بترسى از وى بگريزى. (میزانالحکمه، ج4، 5228)
امام على(ع): از پروردگارت بترس و به رحمت او اميدوار باش، تا تو را از آنچه مىترسى ايمن دارد و به آنچه اميد دارى برساند. (میزانالحکمه، ج4، 5252)
امام على(ع): خوش گمانى و اميدوارى بنده به خدا به اندازه بيم و هراس او از پروردگارش مىباشد آن كس كه حسن ظن و اميدوارى او به خدا بيشتر باشد ترسش از خدا بيشتر است. (میزانالحکمه، ج4، 5212)
لقمان (ع) – در اندرز به فرزندش- فرمود : فرزندم! داراى دو دل باش: با يك دل از خدا بترس، ترسى كه در آن تفريط راه نيابد و با دلى ديگر به خدا اميدوار باش، اميدى كه مايهی فريب و غفلت نشود. (میزانالحکمه، ج4، 5210)
امام صادق (ع): سزاوار است كه مؤمن از خداوند چنان بترسد كه گويى بر لبهی دوزخ قرار دارد و به او چنان اميدوار باشد كه گويى اهل بهشت است. (میزانالحکمه، ج4، 5205)
پيامبر خدا (ص): همانا مؤمن ميان دو ترس كار مىكند: ميان زمانى كه از عمرش گذشته است و نمیداند خدا با او چه مىكند میآمرزدش يا نه! و ميان زمانى كه از عمرش باقى مانده است و نمىداند خدا دربارهی او چه حكم خواهد كرد. (میزانالحکمه، ج4، 5200)
امام صادق (ع): مؤمن ميان دو ترس به سر مىبرد: گناهى كه در گذشته كرده است و نمیداند خدا با آن چه كرده است (آن را بخشيده يا نه) و عمرى كه باقى مانده است و نمىداند در آن مدت چه گناهان مهلكى مرتكب خواهد شد، بنابراين، مؤمن پيوسته ترسان است و جز ترس اصلاحش نكند. (میزانالحکمه، ج4، 5201)
امام على(ع): از ستم پروردگارتان نترسيد (زيرا او به كسى ستم نمىكند) بلكه از ستم خود بر خويش بترسيد. (میزانالحکمه، ج4، 5224)
امام على(ع): جز از گناه خود مترس و جز به پروردگار خويش اميد مبند. (میزانالحکمه، ج4، 5225)
پيامبر خدا(ص): اگر از خدا چنان كه بايد بترسيد هر آينه دانشى به دست خواهيد آورد بدور از هر گونه جهل و نادانى و اگر خداى را چنانكه شايد بشناسيد هر آينه با دعاى شما كوهها از جاى كنده شود. (میزانالحکمه، ج4، 5234)
امام على (ع): خودشناسترين مردم خداترسترين آنهاست. (میزانالحکمه، ج4، 5199)
امام كاظم(ع): از خدا نترسد آن كه دربارهی او نينديشد، و كسى كه دربارهی خدا تدبّر نكند، دلش با شناخت ثابت و استوارى كه آن را ببيند و حقيقتش را در دل خويش بيابد پيوند نخورد و هيچ كس چنين نباشد مگر آنكه گفتارش كردارش را تأييد كند و باطنش با ظاهرش سازگار باشد. (میزانالحکمه، ج4، 5218)
امام على (ع): عالمترين مردم به خداى سبحان ترسانترين آنها از اوست. (میزانالحکمه، ج4، 5196)
«… همانا از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان نسبت به او خشیت دارند…». (فاطر، 28)
«آيا آن كس كه در همهی ساعات شب در سجده و قيام به عبادت پرداخته و از آخرت بيمناك و به رحمت پروردگار خويش اميدوار است با آن كس كه چنين نيست يكسان است؟ بگو: آيا آنهايى كه مىدانند با آنهايى كه نمىدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند مىپذيرند». (زمر، 9)
امام صادق (ع): آن كه خدا را شناخت از خدا ترسيد و آن كه از خدا ترسيد دل از دنيا بركند. (میزانالحکمه، ج4، 5198)
«از بستر خواب پهلو تهى مىكنند، پروردگارشان را با بيم و اميد مىخوانند و از آنچه روزيشان كردهايم انفاق مىكنند». (سجده، 16)
«آن شيطان است كه در دل دوستان خود بيم مىافكند اگر ايمان آوردهايد از آنها مترسيد، از من بترسيد». (آل عمران، 175)
پيامبر خدا(ص): خداوند بر فرزند آدم مسلط نكرد مگر كسى را كه فرزند آدم از او مىترسد. اگر فرزند آدم از كسى جز خدا نمىترسيد خداوند جز خود كسى را بر او مسلط نمىكرد. و فرزند آدم واگذار نشد مگر به كسى كه به او اميد بسته باشد. اگر فرزند آدم جز به خدا اميد نمىبست به غير خدا واگذار نمىشد. (میزانالحکمه، ج4، 5257)
امام على(ع): بدترين انسان كسى است كه در كار پروردگارش از مردم بترسد و نسبت به مردم از پروردگار خويش نترسد. (میزانالحکمه، ج4، 5260)
امام صادق(ع): هركه از خدا بترسد خداوند همه چيز را از او بترساند و هركه از خدا نترسد خداوند او را از همه چيز ترسان كند. (میزانالحکمه، ج4، 5237)
امام على(ع): هركه از خدا ترسد خداوند او را از هر چيز در امان دارد و هركه از مردم ترسد خداى سبحان او را از هر چيز هراسان كند. (میزانالحکمه، ج4، 5239)
امام حسن(ع): هر كه خدا را بندگى كند خداوند همه چیز را بنده او گرداند. (میزانالحکمه، ج4، 5242)
«هر آينه آنان كه گفتند پروردگار ما خداست و سپس پايدارى ورزيدند، بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمى شوند». (احقاف، 13)
امام على(ع): هر گاه از كارى ترس [غیر عقلانی و باطلی] داری خود را به كام آن بينداز؛ زيرا ترس شديد از آن كار دشوارتر و زيانبارتر از اقدام به آن كار است. (میزانالحکمه، ج4، 5271)
امام على(ع): هرگاه از سختى و دشوارى كارى ترسيدى در برابر آن سرسختى نشان بده رامت مى شود ودر برابر حوادث روزگار چاره انديشى كن بر تو آسان مىشوند. (میزانالحکمه، ج4، 5272)