سال 1977 یکی از جنجالی‌ترین سال‌های برگزاری مراسم اُسکار در امریکا بود[1]. فیلم «جولیا»، ساخته‌ی فِرِد زینه‌مان، داستان یک زن مبارز سیاسی را تصویر می‌کرد که در جریان جنگ جهانی دوم تحت تعقیب نازی‌ها قرار دارد. نقش این زن را وَنسا رِدگرِیو (Vanessa Redgrave) هنرپیشه‌ی یهودی‌الاصل بازی می‌کرد. او با اینکه یهودی بود، ولی گرایش‌های ضد صهیونیستی داشت. دولتمردان آمریکایی که می‌دانستند در این شب احتمال تظاهرات سیاسی وجود دارد، تدابیری امنیتی را در اطراف عمارت Dorothy Chandler، محل برگزاری مراسم، تدارک دیدند. ونسا ردگریو که کاندید بهترین بازیگر نقش دوم سال بود (نقش اول فیلم جولیا را جین فوندا بازی می‌کرد)، بعد از اعلام نتایج و شنیدن نام خود به عنوان برنده، با خونسردیِ تمام روی صحنه رفت و نطق بلند و غرّایی را درباره‌ی جنایت‌ نازی‌ها نسبت به یهودی‌ها در جنگ جهانی دوم و نیز ستمی که در دوران حاضر از سوی اسرائیل به فلسطینی‌ها می‌شود، ایراد کرد.

بعضی از یهودی‌های متعصب حاضر در سالن، او را هو کردند ولی ردگریو با خونسردی همیشگی‌اش کلام خود را ادامه می‌داد. از آن‌جا که مراسم به صور‌ت زنده در حال پخش بود، قطع سخنان او ممکن نبود. صهیونیست‌های ذی‌نفوذ در هالیوود از اینکه تریبون اسکار در اختیار فردی قرار گرفته بود که در حال انتقاد از سیاست‌های اسرائیل در فلسطین است، به خشم آمده بودند اما چاره‌ای نیز وجود نداشت. ردگریو می‌بایست حرفش را تمام می‌کرد. در آن لحظات، جمعیتی از فلسطینیان که در محوطه‌ی بیرون ساختمان گرد آمده و او را تشویق می‌کردند. علت این حمایت، حضور و روایت‌گری ونسا ردگریو در فیلمی مستند به نام «فلسطینیان» بود که حقایق زندگی آن‌ها را تصویر می‌کرد.[2] کمی آن‌سوتر اعضای جمعیت دفاع از یهودیان (Jewish Defense League)، در حال آتش زدن عکس‌های ردگریو بودند و پلاکاردهایی حمل می‌کردند که روی آن‌ها نوشته شده بود: «ونسا یک جنایتکار است!»

آن شب، هر طور بود گذشت، اما به نظر می‌رسید حادثه‌ای خارق‌العاده در تاریخ اسکار روی داده است. آن شب کسی که بیش‌تر از همه خوشحال به نظر می‌رسید، جین فوندا، هم‌بازی ونسا ردگریو در فیلم جولیا، بود. او که مدت‌ها به عنوان فعال سیاسی در آمریکا کار می‌کرد، احساس غرور می‌کرد زیرا می‌دید زنی بدون اینکه تحت تأثیر زرق و برق عالم سینما واقع شود و از گرفتن مجسمه‌ی بُرنزی اسکار جیغ بنفش بکشد، محکم و آرام ایستاده و این رسانه‌ی غول‌آسا را وادار به شنیدن حرف‌های جدّی کرده است.

فوندا خود سابقه‌ای در این زمینه داشت. در سال 1970، وقتی برای بازی در فیلم «آن‌ها به اسب‌ها شلیک می‌کنند» نامزد اسکار شد، برای اعتراض به سرکوب جنبش سیاهان و ترور رهبرانی چون مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس، با سلام نظامی گروه «پلنگ سیاه» (سازمانی انقلابی برای دفاع از حقوق سیاهان)، وارد ساختمان برگزاری مراسم شد. فوندا افرادی مانند ونسا ردگریو و مارلون براندو را از این جهت تحسین می‌کرد که روحیه‌ای برای اعتراض و حقیقت‌گویی را در آن‌ها می‌دید.

 ونسا ردگریو و جین فوندا (به ترتیب از راست به چپ)؛ صحنه‌ای از فیلم جولیا، ساخته‌ی فرد زینه‌مان

مارلون براندو نیز در سال 1973، برنده‌ی اسکار بهترین بازیگر سال برای فیلم «پدر خوانده 1» شده بود. شب اجرای مراسم، براندو دختری سرخپوست به نام ساچین (با نام سرخپوستیِ «پرِ کوچک») را به جای خود به روی صحنه فرستاد. پرِ کوچک، از قبیله‌ی آپاچی بود. او با چهره‌ای معصوم، در حالی که خرقه‌ای از پوست آهو به تن داشت و موهایش را از دو سو آویخته بود، در هیئت یک زن سرخپوست واقعی، در مقابل چشم جهانیان ظاهر شد. وقتی لیو اُلمن و راجر مور (جیمز باند معروف سینما) جلو آمدند تا جایزه‌ی اسکارِ براندو را به پر کوچک بدهند، آن دختر کوچک از طرف مارلون براندو از گرفتن مجسمه‌ی برنزی اسکار امتناع کرد و نامه‌ای را که براندو به او داده بود باز کرده و آن را در پشت تریبون قرائت کرد: «زهی تأسف است از صنعت سینمایی که در فیلم‌های آن، سفیدپوستان به قتل عام رنگین‌پوستان می‌پردازند…»

همین جملات کافی بود تا تمام لبخندها بر لب حاضرین محو شود.

اعتراض مارلون براندو در واقع این بود که رسانه‌های بزرگی مانند تلویزیون، اخبار و فیلم‌های سینمایی، تصویری غلط و مخدوش از سرخپوستان آمریکایی ارائه می‌کنند. براندو می‌خواست توجه جهان را به رفتاری که طی قرن‌ها با سرخپوستان امریکایی شده است جلب نماید و ضمنا به وقایعی که در همان زمان در جریان بود (اشغال برخی دیگر از مناطق سرخپوست‌نشین در داکوتای جنوبی) نیز اعتراض کند.

word-image«پرِ کوچک» به نمایندگی از مارلون براندو بر روی صحنه حاضر می‌شود و جایزه‌ی اسکار را نمی‌پذیرد. پشت سر او مجسمه‌ی برنزی اسکار قرار دارد.

براندو یک سخنرانی 15 صفحه‌ای را نوشته بود تا پر کوچک آن را در مراسم قرائت کند. اما وقتی مسئول مراسم با پرِ کوچک در پشت پرده‌های سالن روبرو شد، او را تهدید کرد که اگر سخنرانی‌اش بیش از 60 ثانیه باشد، خودش شخصاً می‌آید و پر کوچک را از پشت بلندگو کنار می‌زند و یا اینکه به پلیس می‌گوید تا او را دستگیر نماید. به همین خاطر صحبت‌های پرِ کوچک بر روی صحنه فی‌البداهه شدند. پر کوچک سپس به میان خبرنگاران رسانه‌ها رفت و کل سخن‌رانی را در آن‌جا قرائت کرد[3].

این اتفاق، آکادمی علوم و هنرهای سینمایی (Academy of Motion Picture Arts and Sciences) را خشمگین کرد و بر آن داشت که قانونی را تصویب نماید که بر طبق آن، در مراسم اهدای جوایز، فرستادن کسی غیر از خود شخص برنده‌ برای دریافت جایزه ممنوع باشد.

البته برخی افراد مانند کلینت ایستوود، کارگردان آمریکایی، با کار مارلون براندو مخالفت کرده و اظهار کردند که من نمی‌دانستم که باید مجسمه‌ی اسکار را به «گاوچران[4]‌های کشته شده در فیلم‌های وسترن جان فورد بدهم».

افرادی مانند فوندا، ونسا ردگریو و مارلون براندو می‌خواستند با این اعتراضات وجدان آمریکایی‌ها را بیدار کنند.

بخشی از صحبت‌های ونسا ردگریو در مراسم اسکار سال 1977 بدین شرح است:

«[…]من فکر می‌کنم که در این فیلم، من و جین فوندا بهترین نقش‌آفرینیِ زندگی‌مان را کرده‌ایم و به نظرم تا حدودی به خاطر کارگردان فیلم ما، فرد زینه‌مان، بوده است. و البته به نظرم علتِ موفقیتِ این اثر تا حدودی این بوده است که ما باور داشتیم و باور داریم به آنچه در این فیلم ابراز کرده‌ایم: دو نفر از میلیون‌ها نفری که زندگی‌شان را در این مسیر گذاشتند و آماده بودند تا همه چیز خود را برای مبارزه با رژیم فاشیستی و نژادپرستانه‌ی آلمان نازی قربانی کنند.

و من از شما تشکر می‌کنم و از این جهت شما را می‌ستایم، و شما هم باید به این مفتخر باشید، که طی هفته‌های گذشته [برای انتخاب من به عنوان بهترین بازیگر نقش دوم] محکم ایستادگی کردید و حاضر نشدید که مرعوب تهدیدات یک دسته اوباش صهیونیست بشوید؛ کسانی که رفتارشان هم جایگاهِ یهودیان در سراسر جهان و هم سابقه‌ی درخشان و قهرمانانه‌ی یهودیان در مبارزه با ستم و زور را خدشه‌دار کرده است.

[…] من به شما درود می‌فرستم و از شما تشکر کرده و قدردان شما هستم که مرا در مبارزه با ضد یهودی‌گری و فاشیسم همراهی کردید».


منابع:

  1. آمریکوگرافی م(یادداشت‌های مصور امریکا)، فصل ُاسکار اعتراض (ص 135-129)، مهدی ارجمند، نشر اشتیاق، چاپ اول، 1382.
  2. www.imdb.com (مَدخل‌های «Vanessa Redgrave»، «Marlon Brando»)
  3. www.wikipedia.com (مَدخل‌های «Vanessa Redgrave»، «Little Feather»(=پرِ کوچک)، «Jane Fonda»)

  1. مراسم اهدای جوایز اسکار، هر ساله در ماه مارس (اسفند ماه) برگزار می‌شود.
  2. پس از ساخت و پخش این مستند، در یکی از سالن‌های نمایش آن، بمب‌گذاری شد و ردگریو نیز شخصاً مورد تهدید جمعیت دفاع از یهودیان قرار گرفت. در شب مراسم اسکار نیز یهویان در اطراف محوطه‌ی سالن نمایش تجمع نموده و راه ورود ونسا ردگریو به سالن را مسدود کرده بودند. به همین خاطر مسئولان اجرای مراسم اسکار، ردگریو را از در پشتی وارد سالن کردند. (منبع: بیوگرافی ونسا ردگریو در www.imdb.com)
  3. متن کامل نوشته‌ی براندو را می‌توانید در این آدرس پیدا کنید: http://www.nytimes.com/packages/html/movies/bestpictures/godfather-ar3.html
  4. cowboy