رمضان در فرهنگ مردم ایران

حمد و سپاس خداوندی را که یکی از آن راه‌ها که در برابر ما گشوده، ماهِ خودش، ماه رمضان است. ماه روزه و ماه اسلام، ماه پاکیزگی از آلودگی‌ها، ماه رهایی از گناهان، ماه نماز، ماهی که در آن قرآن نازل شده، قرآنی که راهنمای مردم است و نشانه‌ی آشکارِ هدایت…

برگرفته از دعای امام سجاد (ع) هنگام فرا رسیدن ماه رمضان (دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه)

پیامبر (ص):

ماه رمضان ماهی است که شما به میهمانی خدا دعوت می‌شوید و در شمار افرادی قرار می‌گیرید که مشمول بزرگواری خداوند هستند.

نفس شما در این ماه تسبیح خداوند است و خواب شما در آن عبادت و اعمال شما مقبول و دعای شما مستجاب است.

از خداوند، پروردگار خود با نیت‌های صادقانه و دل‌هایی پاک بخواهید که شما را برای روزه داشتن در این [ماه] و تلاوت کتابش، قرآن، موفق سازد.

چه تیره‌بخت است آن کس که در این ماه بزرگ، از غفران و آمرزش خدا محروم بماند.

 

 

ماه مبارک رمضان در دین اسلام قدر و منزلت بسیاری دارد و مسلمانان می‌کوشند که این ماه را با عبادت و انجام کارهای نیک گرامی بدارند. در این میان از گذشته آداب و رسومِ مخصوصِ ماه رمضان اهمیت زیادی در فرهنگ مردم داشته است. پیش از آغاز ماه رمضان همه مردم یکپارچه برای استقبال از این ماه آماده می‌شوند و آداب آن را با تشریفات خاصی برگزار می‌کنند. در گذشته مردم با شوق و ذوق بیشتری آداب رمضان را به جا می‌آوردند اما امروزه مراسم رمضان بسیار کم‌رنگ‌تر شده است. با این همه، شاید بازگویی بعضی از این رسومِ جالب به از سر گیری دوباره آنها کمک کند.

 

استقبال از ماه مبارک رمضان

نظافت و خانه‌تکانی

چهره تمام شهرها و روستاهای ایران از نیمه ماه شعبان دگرگون می‌شود و همه مردم در حال جنب‌وجوش و آماده‌ساختن خود برای استقبال از ماه مبارک رمضان هستند. از چند روز قبل از ماه رمضان مردم به نظافت و پاک‌سازیِ خانه‌ها، محله‌ها، دکان‌ها، مساجد، تکیه‌ها، حسینیه‌ها و… می‌پردازند. زنان و دختران به خانه‌تکانی و تمیزکردن وسایل خانه و تهیه مایحتاج ماه رمضان مشغول می‌شوند و مردان به کسب‌وکار خود سر و سامان می‌دهند تا بتوانند در ماه مبارک رمضان با فراغت بیشتری به عبادت بپردازند.

مراسم آشتی‌کنان

یکی از رسوم پسندیده در ماه مبارک رمضان آشتی‌دادن کسانی است که با یکدیگر قهر هستند. این رسم پسندیده همیشه قبل از فرارسیدن ماه رمضان انجام می‌شود و مردم عقیده دارند که اگر کسی در حالی که از بستگان یا دوستان خود کدورتی به دل دارد، روزه بگیرد، روزه‌اش نصیب شیطان می‌شود و مورد قبول خداوند قرار نمی‌گیرد.

اگر دو نفر از یکدیگر ناراحتی داشته باشند، خودشان بدون مقدمه یکدیگر را بغل می‌کنند و آشتی می‌کنند یا این که یک شخص بزرگتر پادرمیانی می‌کند و آنها را آشتی می‌دهد. مردم معتقدند اگر کسی که بزرگتر است گذشت کند و برای آشتی پیش‌قدم شود و به سوی کوچکتر برود، ثواب زیادی می‌برد.

همچنین اگر در محلی شخصی مریض باشد، چند روز قبل از ماه رمضان همه اهالی به عیادتش می‌روند و هدایایی برایش می‌برند و به حقِ این ماه عزیز و پربرکت دعا می‌کنند که حالش خوب شود.

پیشواز

بسیاری از مردم برای پیشواز ماه مبارک رمضان سه روز اول، سه روز وسط و سه روز آخر ماه‌های رجب و شعبان را روزه می‌گیرند و عقیده دارند به خاطر روزه‌گرفتن در این روزها و ماه رمضان خداوند به آنها ثواب سه ماه روزه را می‌دهد و می‌گویند کسی که این ایام را روزه می‌گیرد، «روزه‌ی سه ماهان» گرفته است. اما بعضی دیگر تنها سه روز آخر ماه شعبان را روزه می‌گیرند و به پیشواز ماه رمضان می‌روند. بسیاری از مردم با گرفتن روزه‌ی پیشوازی از خدا حاجت می‌طلبند و می‌خواهند که مشکلاتشان را برطرف کند.

آغاز ماه رمضان

رؤیت هلال در شب اول ماه رمضان

در گذشته مردم ماه مبارک رمضان را با رؤیت هلال آغاز می‌کردند. در بسیاری از شهرها و روستاها مردم برای رؤیت ماه، غروب روز آخرِ ماه شعبان بالای مناره‌‌ی مساجد و یا پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و به جستجوی ماه می‌پرداختند.

در قمصر کاشان برای دیدن هلال ماه رمضان مردم به بام خانه‌هایشان می‌روند و با خود قرآن، یک آیینه، یک سینی و یک ظرف آب که در آن کمی سبزی است، می‌برند. روی فرش رو به قبله می‌نشینند، آن‌گاه آیینه را به سمت آسمان می‌گیرند و آن را آن‌قدر جابه‌جا می‌کنند تا ماه را در آیینه ببینند. به محض مشاهده ماه یک نفر با صدای بلند سوره یاسین را قرائت می‌کند و دیگران در دل همراه با او سوره یاسین را می‌خوانند. بعد یک حمد و سه قل هو الله خوانده و چند صلوات می‌فرستند. سرانجام هر یک از افراد جرعه‌ای از ظرف محتوی آب و سبزی می‌نوشند و عقیده دارند خوردن آّب و سبزی به آنها نیروی قناعت می‌دهد و می‌توانند بدونِ ناراحتی ماه مبارک رمضان را روزه بگیرند. پس از آن یک نفر طبل می‌زند تا اگر کسی ماه را ندیده است، مطلع شود.

مردم عقیده دارند که نباید بعد از دیدن ماه نو به هر چیزی نگاه کنند؛ به همین خاطر به محض دیدن ماه چشمشان را می‌بندند و سعی می‌کنند آن را روی قرآن، نام خدا، آب، سبزه یا چهره سادات بگشایند و صلوات بفرستند. همچنین معتقدند که در لحظه دیدن ماه نو هر حاجتی از خداوند طلب کنند برآورده خواهد شد.

همگانی‌شدن مراسم آغاز ماه رمضان در صورتی بود که «اعلم بلد[1]» به آن حکم می‌کرد و برای این که او به آغاز ماه حکم کند باید شخصا ماه را می‌دید یا به گفته عده زیادی که ماه را دیده بودند یقین حاصل می‌کرد و یا به حرف دو نفر مؤمنِ عادل اکتفا می‌کرد. اعلم بلد بعد از به جا آوردن نماز جماعت مغرب و عشا به منبر می‌رفت و ضمن خواندن خطبه، آغاز ماه رمضان را به اطلاع حاضران می‌رساند. سپس مؤذن به گلدسته مسجد می‌رفت و اذان می‌گفت. بعضی از افراد با شنیدن صدای او به اذان گفتن می‌ایستادند تا صدای اذان به دورترین نقاط برسد و مردم از شروع ماه رمضان آگاه شوند.

اگر هوا ابری بود و مردم نمی‌توانستند ماه را ببینند، افرادی را به آبادی‌ها و شهرهای نزدیک می‌فرستادند تا از رؤیت ماه اطمینان یابند. اما اگر از این راه هم موفق به دیدن ماه نمی‌شدند، به خانه‌شان می‌رفتند و منتظر حکم مجتهد می‌ماندند. در صورتی که شب از نیمه می‌گذشت و دیدن ماه ثابت می‌شد، به وسیله نواختن نقاره دیدن آن را اعلام می‌کردند اما چنانچه تا سحر دیدن ماه ثابت نمی‌شد، مردم سحری می‌خوردند و روزه می‌گرفتند تا در صورت آغاز شدن ماه رمضان، از تکالیف دینی خود غافل نمانند.

 

بیدار شدن در سحر و اعمال آن

روش‌های بیدار شدن در سحر

از قدیم برای بیدارشدن در سحرهای ماه مبارک رمضان و تشخیص وقت دقیق سحر[2] از روش‌های گوناگونی استفاده می‌شده است. بعضی از این روش‌ها امروزه نیز متداول هستند اما برخی دیگر منسوخ شده‌اند. با این وجود یکایک آنها شنیدنی و قابل توجه هستند که در اینجا بعضی از آنها را بیان می‌کنیم:

ماه و ستارگان

بعضی از مردم می‌توانند بنا به تجربه تشخیص دهند که وقتی ماه یا بعضی از ستارگان به محل معینی در آسمان می‌رسند، سحر نزدیک است. در مناطق مختلف کشور، ستارگان متفاوتی برای تعیین موقع سحر به کار می‌روند و مردم هر شهر و دیار نیز برای ستارگانِ سحر اصطلاحات و نام‌های خاص خود را دارند.

چراغ روشن

قبل از این که کارخانه‌های برق به ایران آورده شوند، برخی مردم از جمله خادمان مساجد یکی دو ساعت مانده به سحر، چراغ‌هایی را روشن می‌کردند و در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد می‌گذاشتند تا مردم با دیدن نور چراغ به نزدیک‌شدن سحر پی ببرند. چراغ‌ها تا هنگام اذان صبح روشن بودند و همین که صدای اذان بلند می‌شد آنها را خاموش می‌کردند.

صدای نقاره

یکی از روش‌هایی که در قدیم برای بیدارکردن مردم در سحرهای ماه رمضان به کار می‌رفت، زدن نقاره بود. نقاره عبارت بود از یک طبل بزرگ و دو طبل کوچک دوقلو و یک سُرنا و شهرهای بزرگ هر کدام نقاره‌خانه‌ای داشت که در آن نقاره‌چی‌هایِ حکومتی نقاره می‌زدند. در ماه رمضان نقاره دو مرتبه به صدا درمی‌آمد یک مرتبه نزدیک سحر و یک مرتبه هنگام غروب آفتاب برای اعلام موقع افطار.

کوبیدنِ دیوار همسایه

در بعضی شهرها همسایه‌ها قرار می‌گذارند که هر کس سحر زودتر بیدار شد، همسایه‌های دیگر را هم بیدار کند. آنها به دیوار خانه مشت می‌کوبند تا همسایه دیوار به دیوار خود را بیدار می‌کنند و در صورتی که همسایه جواب ندهد، به در خانه آنها می‌روند و در می‌زنند و تا اهل خانه بیدار شوند.

نذرداران و نیکوکاران

در قدیم گاهی افراد نیکوکار نذر می‌کردند که سحرهای ماه رمضان مردم را بیدار کنند. برای این کار نزدیک سحر از کوچه‌ها می‌گذشتند و با خواندن اشعار مذهبی یا کوبیدن حلقه در خانه‌ها و یا کوبیدن قطعه‌ای چوب بر روی طبل یا حلبی خالی، مردم را برای عبادت و خوردن سحری بیدار می‌کردند.

صدای مناجات

در گذشته، در بعضی از شهرها بسیاری از مردم با صدای مناجاتی که از یکی دو ساعت مانده به سحر از گلدسته‌ی مساجد و پشت‌بام خانه‌ها بلند می‌شد، از خواب بیدار می‌شدند و به عبادت و آماده‌کردن سحری می‌پرداختند. این مناجات‌خوانان سوره والفجر و دعاهایی از کتاب مفاتیح‌الجنان یا صحیفه سجادیه و اشعار خواجه عبدالله انصاری را می‌خواندند و بعضی از آنان نیز پیرمردانی بودند که سواد نداشتند و اشعار مختلف را از حفظ می‌خواندند.

اعمال سحر و آداب خوردن سحری

نحوه به جا آوردن اعمال سحر و خوردن سحری در شهرها و روستاهای مختلف و میان خانواده‌های متفاوت یکسان نیست و با یکدیگر تفاوت‌هایی دارد. اما معمول این است که دو ساعت مانده به سحر اهل خانه از خواب بیدار می‌شوند و قبل از هر کار وضو می‌گیرند تا از به جا آوردن اعمال سحر و خوردن سحری بهره بیشتری ببرند.

در گذشته بزرگتر خانواده با صدای بلند مشغول خواندن دعای سحر می‌شد و بقیه اعضای خانواده دعا را آهسته با او زمزمه می‌کردند و برخی نیز علاوه بر دعای سحر، سوره مبارکه قدر را می‌خواندند. اما از زمانی که رادیو به خانه‌ها آمده است، بیشتر مردم به مناجات و دعاهایی که از رادیو پخش می‌شود گوش می‌دهند. سپس تمام اهل خانه در کنار یکدیگر سحری می‌خورند و با بلندشدن صدای اذان متوجه تمام‌شدن شب و آغاز روز می‌شوند.

با فرارسیدن سحر مردم به نماز و دعا می‌ایستند و از خدا می‌خواهند که روزها و شب‌های ماه رمضان را برایشان پر از خیر و برکت کند.

تغییرات در زندگی و اعمال روزه‌داران

کسب و کار و تغییرات آن در ماه مبارک رمضان

وضع کار مردم در ماه مبارک رمضان با ماه‌های دیگر سال تفاوت زیادی دارد و تغییراتی در کار و کسب به وجود می‌آید. در ماه رمضان بازار رونق کمتری دارد و مردم بیشتر در فکر عبادت هستند. علاوه بر آن دسته‌ای از مشاغل که به پخت غذا مربوط است به احترام ماه رمضان و رعایت حال روزه‌داران در طول روز تعطیل می‌شوند و بعد از ظهر به کار خود می‌پردازند.

روزه‌ی کودکان

بعضی از کودکان که هنوز به سن بلوغ نرسیده‌اند با تشویق پدر و مادرشان، هنگام سحر همراه بزرگترها بیدار می‌شوند و روزه می‌گیرند و روزه این کودکان اغلب تا ظهر ادامه می‌یابد. نزدیک ظهر والدین کودک به صورت و چشمان او نگاه می‌کنند تا ببینند آیا قادر به تمام‌کردن روزه هست یا نه و در صورتی که ضعفی در او ببینند می‌کوشند فرزندشان را راضی کنند روزه‌اش را بشکند و روزه‌ی «پیوندی» یا «گنجشکی» بگیرد. به این دلیل روزه کودکان را روزه پیوندی می‌نامند که پدر و مادر به فرزندشان می‌گویند: «خداوند دو نصفِ روز روزه شما را به هم پیوند می‌زند و یک روز روزه کامل حساب می‌کند.»

بسیاری از افراد برای تشویق کودکان به روزه‌گرفتن مراسم و آداب خاصی دارند. از جمله آنکه در بعضی شهرها بزرگِ خانواده موقع افطار به بچه‌ای که برای اولین بار روزه گرفته است «سرروزه‌ای» می‌دهد. سرروزه‌ای هدیه‌ کوچکی است که پدر و مادر برای تبریک اولین روزه بچه‌ها به آنها می‌دهند. بعضی نیز برای تشویق بچه‌ای که برای بار اول روزه گرفته است، یکی دو متر از باغچه خانه را به او می‌دهند تا در آن درخت یا سبزی بکارد یا اگر در خانه درخت داشته باشند، یکی دو تا از آنها را به عنوان هدیه به او می‌بخشند.

کشاورزان در طول ماه‌های دیگر سال، صبح کمی پیش از طلوع آفتاب به سر کار خود می‌روند اما در ماه رمضان بعد از خوردن سحری و خواندن نماز صبح دیگر نمی‌خوابند و به سراغ زمین و زراعتشان می‌روند. آنها تا نزدیک ظهر کار می‌کنند و با بلندشدن صدای اذان ظهر دست از کار می‌کشند و بعد از ظهر را استراحت می‌کنند. بعضی از آنها نیز یکی دو ساعت قبل از افطار، وقتی که هوا خنک‌تر است، کارهایی را که باقی مانده‌اند انجام می‌دهند.

ختم قرآن

در ماه مبارک رمضان در اغلب مساجد و تکیه‌ها و بسیاری از خانه‌ها مراسمِ ختمِ قرآن برگزار می‌شود. البته ختم قرآن تنها به ماه رمضان اختصاص ندارد و در تمام ماه‌های سال برپا می‌شود اما در ماه رمضان صفا و جلوه دیگری دارد. مردها و زنان جداگانه در مجالس ختم قرآن شرکت می‌کنند که هر کدام آداب و تشریفات خاص خود را دارد.

در این مجالس هر یک از افراد حاضر به نوبت قرآن می‌خوانند و هر روز یک جزء از قرآن قرائت می‌شود تا در پایان ماه رمضان قرآن به طور کامل ختم شود.

افطار

تشخیص زمان افطار

برای آگاهی از وقت شرعی غروب و فرارسیدن افطار، مانند تشخیص موقع سحر، از روش‌های گوناگونی استفاده می‌شود. که از آنها می‌توان دیدن «ستاره ناهید[3]»، نواختن نقاره، توپ در کردن، ساعت و تقویم و اعلام وقت توسط رادیو را نام برد.

اما علاوه بر آن در «مشهد» می‌گویند هنگام غروب، هوا سرخ می‌شود و این سرخی از سمت مشرق به طرف مغرب حرکت می‌کند. وقتی انتهای سرخی از بالای سر بگذرد موقع اذان است و وقت افطار. اما اگر هوا ابری باشد و خطوط سرخ دیده نشود، آن‌قدر صبر می‌کنند تا هوا تاریک شود و مطمئن شوند غروب شده و وقت افطار رسیده است.

یکی دیگر از روش‌هایی که در قدیم در اغلب شهرها نزدیک‌شدن وقت افطار را اعلام می‌کرد صدای «نقاره آفتاب زرد» بود. هنگامی که خورشید آخرین اشعه خود را از روی دیوارها و ساختمان‌های شهر برمی‌گرفت، نقاره‌چی نقاره‌اش را به صدا درمی‌آورد. این نقاره به «نقاره آفتاب زرد» مشهور بود. با شنیدن صدای نقاره مردم دست از کار می‌کشیدند و برای خواندن نماز و افطار کردن به مساجد و خانه‌هایشان رهسپار می‌شدند و بعضی نیز قبل از رفتن به خانه یا مسجد به نیت غسل‌کردن به حمام‌های عمومی می‌رفتند.

افطار کردن

امام صادق (ع): «روزه‌دار را دو شادى است: يك شادى هنگام گشودنِ روزه‌اش و شادى ديگر هنگامِ ديدار با پروردگار.»

با رسیدن موقع افطار بعضی از روزه‌داران برای ادای نماز مغرب و عشا به مسجد می‌روند و برخی دیگر در خانه نماز به جا می‌آورند و نزد خانواده خویش افطار می‌کنند. آنهایی که در مسجد با جماعت نماز می‌خوانند، اغلب در همان مسجد بین دو نماز روزه خود را باز می‌کنند.

مردم معتقدند گشودن روزه با خرما یا نان جو ثواب بسیار دارد زیرا خرما و نان جو خوراک حضرت علی (ع) و ائمه اطهار بوده است. بعضی نیز برای باز شدن گلو و سینه با نوشیدن یک استکان قندداغ یا نبات‌داغ روزه را می‌گشایند.

اغلب اوقات غذای افطار سبک و ساده است و معمولا روزه‌داران از خوردن غذاهای سنگین در ماه رمضان پرهیز می‌کنند.

افطاری دادن

افطاری دادن یکی از رسوم پسندیده ماه رمضان است و همه مردم سعی می‌کنند در حد توان خود به روزه‌داران افطاری دهند. افطاری‌دادن ثواب بسیار دارد و بسیاری معتقدند کسی که افطاری می‌دهد با ثواب روزه مهمانانش شریک می‌شود و خداوند اجر و مزد بسیار به او می‌دهد.

در ماه رمضان هر کس بنا به وسع خود چیزی را برای افطار آماده می‌کند و در اسلام تأکید شده است که از هیچ چیز اندکی، حتی یک خرما یا مقداری آب نیز، برای مهمان کردن برادر روزه‌دار خود دریغ نکنند.

بعضی از مردم دیگران را برای افطار به خانه خود دعوت می‌کنند اما برخی دیگر خوراکی‌هایی مانند خرما، شربت یا نان و پنیر به مسجد می‌برند و بین دو نماز مغرب و عشا با آنها از روزه‌داران پذیرایی می‌کنند. در بعضی روستاها نیز بسیاری از افراد موقع افطار، ظرفی خرما را توی کوچه‌های آبادی می‌گردانند و بین روزه‌داران تقسیم می‌کنند تا روزه‌شان را با آن خرما بگشایند.

شب‌نشینی و ملاقات دوستان در ماه رمضان

بسیاری از مردم، در روزها و شب‌های ماه مبارک رمضان به عبادت، قرائت قرآن، دعا کردن و شرکت در مجالس احیا می‌پردازند. اما گروهی از مردم نیز شب‌های ماه رمضان را به دید و بازدید از خویشان و آشنایان اختصاص می‌دهند. در این شب‌نشینی‌ها مردم از حال یکدیگر باخبر می‌شوند و برای حل مشکلات و گرفتاری‌های یکدیگر تلاش می‌کنند. علاوه بر آن خواندن کتاب و تعریف قصه و نقل حکایت هم بر گرمی این مجالس می‌افزاید.

رسم سخنوری

تا چند دهه پیش رسمی به نام «سخنوری» وجود داشت که اکنون سالهاست به دست فراموشی سپرده شده است.

رسم سخنوری در زمان صفویان برای ترویج مذهب شیعه به وجود آمد و مجالس سخنوری برای مردم فایده‌های بسیاری داشت. سخنوران در مجالس خود مردم را با شعر و ادب و نکته‌سنجی‌های ظریف و معما و چیستان سرگرم می‌کردند و علاوه بر آن با فرهنگ و مذهب شیعه آشنا می‌ساختند.

تا چند دهه پیش و قبل از راه یافتن تفریحاتی مانند سینما و تئاتر و … به ایران، قهوه‌خانه‌ها محل تجمع و گفتگو و تفریح مردم بودند و در آنها مراسم مختلفی مانند نقّالی، شاهنامه‌خوانی و حتی روضه‌خوانی در آنها برگزار می‌شد. اما در شب‌های ماه رمضان، مردم بعد از افطار تا هنگام سحر و خواندن نماز صبح در قهوه‌خانه می‌ماندند و این شب‌ها در قهوه‌خانه با مراسمِ خاصی سخنوری می‌کردند. از نخستین شب ماه رمضان در قهوه‌خانه سخنوری آغاز می‌شد و تا پایان ماه ادامه می‌یافت.

بسیاری از سخنوران سواد خواندن و نوشتن نیز نداشتند اما چندین هزار بیت شعر، بحر طویل، معما، چیستان و حمد و مرثیه از حفظ بودند و در تمام طول شب با استفاده از آنها سخن می‌گفتند. نکته جالب در این مراسم آن است که هیچ‌یک از این سخنوران شغل خود را سخنوری قرار نمی‌داد و در ازای آن پولی نمی‌گرفت. هر یک از آنها شغل دیگری داشتند که از طریق آن امرار معاش می‌کردند.

شب‌های قدر

به نام خداوند رحمتگر مهربان

«ما [قرآن را] در شبِ قدر نازل کردیم. و از شب قدر، چه آگاهت کرد. شبِ قدر از هزار ماه ارجمندتر است. در آن [شب] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، برای هر کاری فرود آیند؛ [آن شب] تا دمِ صبح، صلح و سلام است.»

(سوره قدر آیات 1- 5)

شب‌های نوزدهم، بیست‌ویکم و بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان را شب‌های قدر می‌گویند و در آنها احیا می‌گیرند.[4] در این شب‌ها شیعیان تا سحر به عبادت و خواندن قرآن و دعا مشغولند.

ترتیب برگزاری اعمال مخصوص در این شب‌ها در همه‌جا یکسان نیست اما عبادت، خواندن سوره‌هایی از قرآن و دعاهای ویژه این شب‌ها در همه‌جا انجام می‌شود.

آمادگی برای انجام مراسم احیا

به‌جا آوردن غسل یکی از کارهایی است که در شب‌های احیا حتما انجام می‌شود. کسانی که قصد برگزاری مراسم احیا را دارند قبل از غروب آفتاب به حمام می‌روند و غسل می‌کنند.

پس از صرف افطار و کمی استراحت آنهایی که قصد شب‌زنده‌داری و راز و نیاز با خداوند دارند، برای احیا به مسجد می‌روند و هر کسی جای مناسبی را انتخاب و جانمازش را پهن می‌کند. هریک از احیاگزاران نیز مهر و تسبیح، یک جلد قرآن مجید و کتاب دعای مفاتیح الجنان با خود می‌برند.

دعاهای شب‌ قدر

امام صادق (ع): «بسیار دعا کن؛ زیرا دعا کلید هر رحمتی است و مایه‌ی روا شدنِ هر حاجتی و آنچه نزد خداست جز با دعا به دست نمی‌آید. هیچ دری نیست که بسیار کوبیده شود، مگر آن که به زودی به روی کوبنده‌ی در باز گردد.»

شب قدر شبی است که قرآن در آن نازل شده است و هر سال در این شب فرشتگان به فرمان خدا نازل می‌شوند تا امر الهی را به انجام برسانند. در شب قدر مقدرات الهی و سرنوشت انسان‌ها تعیین می‌گردد و به همین خاطر عبادت خداوند و دعاکردن در این شب بسیار توصیه شده است.

دعاهایی که در شب‌های قدر می‌خوانند بر دو قسمند، بعضی از آنها در همه‌‌ی شب‌های ماه رمضان خوانده می‌شوند اما برخی دیگر تنها مخصوص شب‌های احیا هستند.

دعاهای مخصوص شب‌های قدر عبارتند از جوشن کبیر، جوشن صغیر، توسّل به ائمه، مجیر، دعای «اَللّهمَّ اِنّی اَمسَیتُ…» و دعای «اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِکِتابِک المُنزَل…»[5]. که از این میان دعای جوشن کبیر مشهورترین و متداول‌ترین دعایی است که در شب‌های احیا خوانده می‌شود.

عید فطر

عید فطر یکی از دو عید بزرگ اسلامی[6] است که در پایان ماه رمضان و در اولین روز ماه شوال واقع است. مسلمانان پس از یک ماه روزه و عبادت چشم به راه این روز بزرگ هستند و آن را جشن می‌گیرند.

عید فطر بدرقه‌ای است بر ماه رمضان. در این روز، روزه حرام است و گویی پس از یک ماه طاعتِ پروردگار همگان در ضیافتی که از سوی ربّ‌العالمین تدارک دیده می‌شود، شرکت می‌کنند. صبح روز عید نیز در همه سرزمین‌های اسلامی نماز عید فطر با تشریفات خاصی برگزار می‌شود. گرچه نماز عید فطر واجب نیست اما تمام مسلمانان سعی می‌کنند در این نماز شرکت کنند.

دیدن هلال عید

دیدن هلال ماه شوال و آداب و رسوم مربوط به آن شبیه به مراسمِ دیدن هلال ماه رمضان است اما در بعضی شهرها جزئیات آن متفاوت است. برای مثال مردم «سَقِّز» غروبِ روز آخر ماه رمضان برای دیدن ماه به بام خانه‌هایشان می‌روند و در حالی که آیینه‌ای در دست دارند می‌کوشند ماه را در آیینه مشاهده کنند زیرا معتقدند دیدن ماه در آیینه خوش‌یمن است.

مردم هر آبادی که موفق به دیدن ماه بشوند، بالای تپه یا کوه نزدیک آبادی آتش می‌افروزند تا به این وسیله مردم آّبادی‌های اطراف را از رؤیت ماه آگاه کنند.

بعضی سال‌ها مردم موفق به دیدن ماه نمی‌شوند. در این مواقع بسیار اتفاق می‌افتد که چند نفر از آبادی‌های اطراف از راه می‌رسند و خبرِ دیدن ماه را می‌دهند. مردم آنها را نزد «قاضی[7]» می‌برند تا در حضور او سوگند یاد کنند که ماه را دیده‌اند. سپس مؤذن از گلدسته مسجد جامع تکبیر مخصوص عید فطر[8] را می‌خواند و به این ترتیب مردم از دیدن ماه آگاه می‌شوند.

در گذشته مردم بعضی از شهرها وقتی که نمی‌توانستند ماه را ببینند و از شهرها و آبادی‌های اطراف هم خبری به دست نمی‌آوردند، شبانه دو نفر را روانه قم یا شهرهای دیگر می‌کردند تا خبر رؤیت ماه را بیاورند. این افراد پای پیاده و یا با اسب می‌رفتند و چه ‌بسا تا ظهر روز بعد نیز سفرشان به طول می‌انجامید و مردم نیز همچنان در حال روزه به سر می‌بردند.

فطریه یا زکات فطر

در پایان ماه رمضان بر مسلمانان واجب می‌شود که زکات فطر یا فطریه بپردازند. زکات فطر زکاتی است که مسلمانان[9]، برای خود و کسانی که خرج زندگی آنها را می‌دهد (مانند اعضای خانواده و کسانی که با او زندگی می‌کنند)، به نیازمندان می‌پردازند. از هنگام غروب خورشید در آخرین روز ماه رمضان تا ظهر روز عید فطر، برای دادن فطریه فرصت است و مردم در این مدت زکات خود را می‌پردازند. زکات فطر برای هر نفر به اندازه یک «صاع[10]» از خوراکی است که بیشترین قسمت غذای او را تشکیل می‌دهد.[11]

نماز عید فطر

در تمام شهرهای ایران نماز عید فطر بسیار باشکوه برگزار می‌شود. صبح روز عید در گلدسته مساجد شهرها و روستاها تکبیر نماز عید فطر طنین‌انداز می‌شود:

«اَللهُ اَکبَرُ، اَللهُ اَکبَرُ، لا اِلهَ اِلَّا اللهُ، وَ اَللهُ اکبَرُ، اَللهُ اَکبَرُ، و لِلّهِ الحَمدُ، اَلحَمدُ لِلّهِ عَلی ما هَدینا، وَ لَهُ الشُّکرُ عَلی ما اَولینا

خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، هیچ معبودی جز خدا نیست، و خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، و حمد و ستایش از آن خداست، ستایش خدای را بر آنچه ما را بدان راه نمود، و شکر خدای را بر آنچه بر ما ببخشود.»

مردم با شنیدن تکبیر برای خواندن نماز عید فطر به مساجد می‌روند و پس از خواندن نماز بعضی از مردم که نذر دارند از نمازگزاران با شیرینی و شربت پذیرایی می‌کنند.

در بعضی شهرها رسم است که صبح روز عید فطر همه مردم لباس پاکیزه می‌پوشند و برای تبریک عید به خانه بزرگترها می‌روند. مردم وقتی یکدیگر را ملاقات می‌کنند، با هم روبوسی می‌کنند و عید را تبریک می‌گویند و از خداوند می‌خواهند نماز و روزه‌شان را قبول کند.

عید فطر نزد مردم سنّی مذهب بسیار عزیز و بزرگ است. اغلب اوقات اهل تسنّن عید نوروز را جشن نمی‌گیرند اما عید فطر را گرامی می‌دارند و به دید و بازدید یکدیگر می‌روند و فرارسیدن عید را تبریک می‌گویند. در تمام خانه‌ها نیز از مهمانان با چای و شیرینی پذیرایی می‌کنند.

در برخی شهرها نیز بعد از خواندن نماز عید فطر، امام جماعت و کسانی که نماز عید خوانده‌اند به دید و بازدید خانواده‌هایی می‌روند که یکی از عزیزانشان را در طول سال از دست داده‌اند. آنها از خانواده عزادار دلجویی می‌کنند و به آنها عید را تبریک می‌گویند. روز بعد از عید فطر نیز عزاداران جامه‌ی سیاه را از تن درمی‌آورند و به سوگواری خود پایان می‌دهند تا این عید شروعی باشد بر زندگی تازه و روزگاری پر از خیر، برکت و شادمانی.

«بدرود ای بزرگترین ماه خدا و ای عید دوستان خدا …

بدرود ای ماهی که آرزوها در آن نزدیک است و اعمال (نیک) در آن منتشر (و فراوان) است …

بدرود ای همدمی که وجودش گرامی و از دست رفتنش دردآور است …

بدرود که چه بسیارند آزاد شدگانِ خدا در تو …

بدرود ای ماهی که برای گناهکاران بس طولانی بودی و در دلهای مؤمنان بس پرشکوه …

چه بسا بدیهایی که با تو از ما دور گشته و چه بسیار خوبی‌هایی که به برکت تو به ما داده شده …

بدرود! دیروز چه سخت به تو دل بسته بودیم و فردا چه بسیار به تو مشتاق خواهیم بود.»

برگرفته از دعای امام سجاد (ع) در وداع با ماه مبارک رمضان (دعای چهل و پنجم کتاب صحیفه سجادیه)

منابع:

1- «رمضان در فرهنگ مردم»، گردآوری و تألیف احمد وکیلیان، انتشارات سروش، سال 1370

2- «صحیفه سجادیه»، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، سال 1379

3- «میزان الحکمه»، مؤلف محمد محمدی ری‌شهری، ترجمه حمیدرضا شیخی، انتشارات دارالحدیث، سال 1377

 


[1] مجتهد جامع‌الشرایطی که حکم او برای همه واجب است.

[2] یعنی زمانی که سپیده صبح سر می‌زند و روزه آغاز می‌شود.

[3] ستاره ناهید به ستاره «زهره» یا «ستاره شب» نیز معروف است.

[4] برخی شب بیست‌وهفتم ماه رمضان را نیز احیا می‌گیرند.

[5] همه این دعاها را می‌توان در کتاب مفاتیح‌الجنان پیدا کرد.

[6] عید بزرگ دیگر مسلمانان عید قربان است که در روز دهم ذیحجه واقع است.

[7] حاکم شرع

[8] تکبیری که در روز عید فطر پیش از شروع نماز عید فطر خوانده می‌شود.

[9] اگر کسی خرج خورد و خوراک یک سال خود و خانواده‌اش را نداشته باشد، یعنی منبع درآمدی نداشته باشد که بداند می‌تواند از آن خرج یک سال خود را به دست آورد، زکات فطر بر او واجب نیست.

[10] یکی از واحدهای وزن است و معادل سه کیلوگرم.

[11] برای مثال اگر بیشتر غذای خانواده‌ای را نان گندم تشکیل بدهد باید برای هر نفر یک صاع گندم زکات بدهند یا به ازای آن پول پرداخت کنند.