پنج دوربین که هر کدام روایتگر بخشی از زندگی مردم روستای بلعین در مواجهه با ارتش و شهرک نشینان اسرائیلی هستند.

وقتی جبرئیل، پسر چهارم عماد برنات، به دنیا آمد او شروع به فیلمبرداری از پسرش کرد. در همان روزها بود که بولدوزرهای اسرائیلی به بلعین، روستای عماد در کرانه باختری آمدند و شروع به تخریب درختان زیتون روستا کردند تا دیواری بین این روستا و شهرک‌های جدید اسرائیل بسازند. مقاومت عاری از خشونت روستاییان و فعالانی که از کشورهای مختلف برای کمک آمده بودند شروع شد. عماد از این مقاومت فیلم می گرفت، همان طور که از بزرگ شدن پسرش.

شهرک‌نشینان درختان زیتون روستا را از بین می‌برند. ارتش شبانه به روستا حمله می‌کند و چند بچه را با خود می‌برد. مردم برای تماشای جام جهانی دور هم جمع می شوند و پرچم برزیل را تکان می دهند. یکی از دوستان عماد که هیچ وقت امیدش را از دست نمی‌دهد با بچه‌ها بازی می‌کند و برای آنها نمایش اجرا می‌کند. عماد، دوستانش و برادرانش در موقعیت‌های مختلف دستگیر می‌شوند، تیر می‌خورند و بعضی از آنها کشته می‌شوند.  عماد از همه اینها فیلم می‌گیرد و دوربینهای عماد یکی یکی توسط ارتش و شهرک‌نشینان شکسته می‌شوند.

در سال 2009 عماد با  گای دیویدی، یک فیلم ساز اسرائیلی مخالف وضع موجود، صحبت می‌کند و آنها از فیلم‌هایی که با این پنج دوربین شکسته گرفته شده اند یک فیلم مستند می سازند.

این فیلم تاکنون 18 جایزه بین‌المللی دریافت کرده است.