(برگرفته از ماهنامهٔ «قلمرو رفاه»، شماره‌های ۳۶ و ۳۷، فروردین ۱۳۹۷) / نویسنده: محمدجواد صابری

«132 سال است که اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگر در تمامی کشورها به جز آمریکا، کانادا و چند کشور کوچک به عنوان روز کارگر گرامی داشته میشود؛ یک روز برای میلیاردها انسانی که یا در فقر مطلق به سر میبرند یا به سختی درآمدشان کفاف هزینهشان را میدهد. عادلانهتر شدن شرایط کار و دریافت دستمزدی که بتواند کارگران را از فقر نجات دهد مطالبهای است که در بیش از 13 دهه کارگران همزمان با روز جهانی کارگر آن را فریاد زدهاند. نمیتوان گفت وضعیت کارگران اصلا تغییر نکرده و در همچنان بر همان پاشنه سابق میچرخد، اما آمارهای جهانی نشان میدهد کماکان توزیع ناعادلانه ثروت میلیاردها انسان را در کشورهای مختلف رنج میدهد. بررسیها در ایران نشان میدهد بیش از 33 درصد شهروندان زیر خط فقر مطلق به سر میبرند. فقر ارثیه شومی است که از پدران و مادران به فرزندان میرسد و جز این، سیاستها غلط و ماجراجوییهای عجیب و غریب دولتها باعث از بین رفتن طبقه متوسط جامعه شده و تعداد فقرا را روز به روز افزایش میدهد. گزارشهای پیش رو نشان میدهد جمعیت زیر خط فقر در ایران تنها کسانی نیستند که کار نمیکنند، بلکه اکثر شاغلان نیز از فقر رنج میبرند؛ فقری که کودکان و زنان را نیز به بازار کار کشانده و باعث شده بسیاری از آنها در بخش خاکستری اقتصاد به کار گرفته شوند. در ایران این فقط حدود 13 میلیون نفری که بیمه کارگری دارند نیستند که روز کارگر را گرامی داشته و انتظار دارند صدایشان شنیده شود، بلکه این روز، روز میلیونها شاغل غیر رسمی از زنانی که با حقوقی پایینتر از حداقل دستمزد کار میکنند تا کودکانی که جای بازی کردن یا مدرسه رفتن در کارگاههای زیرزمینی مشغول کارند نیز هست.»