استاد دانشگاه به چه دردی می‌خورد؟

در هفته‌های آتی، دو میلیون امریکایی، مدرک کارشناسی دریافت می‌کنند[1]. بعد یا به نیروی کار می‌پیوندند یا ادامۀ تحصیل می‌دهند. آن روز، حسابی شاد و سرمست‌اند و از دانشکده‌هایشان به…

ادامه خواندناستاد دانشگاه به چه دردی می‌خورد؟
سفر به هزارتوی کتاب (نکاتی در باب تشویق دانش‌آموزان به مطالعه)

دریافت فایل مقاله‌ی «سفر به هزارتوی کتاب» با فرمت PDF بگذارید دانش‌آموزانتان ببینند که شما کتاب می‌خوانید! اگر می‌خواهید دانش‌آموزانتان را کتاب‌خوان تربیت کنید، خودتان باید مطالعه کنید! اگر وقت…

ادامه خواندنسفر به هزارتوی کتاب (نکاتی در باب تشویق دانش‌آموزان به مطالعه)
دانشگاه و آرزوهای فراموش‌شده (گزیده‌ای از اندیشه‌های نوآم چامسکی در باب مدرسه و دانشگاه‌)

متن حاضر[1]، خاطرات و تحلیل‌های نوآم چامسکی درباره‌ی آموزش در مدارس و دانشگاه است. چامسکی و مخاطبان حاضر در جلسه با یکدیگر گفتگو می‌کنند؛ عده‌ای از حاضران سؤالاتی در مورد دانشگاه از چامسکی می‌پرسند و وی به این سؤالات به صورتی ساده و واضح پاسخ می‌دهد. فضای گفتگو توأم با مثال‌ها و خاطره‌های فراوان است.
موضوع اصلی بحث این است که مدارس و دانشگاه‌ها با قدرت، سیاست و جامعه چه ارتباطی دارند. آیا دانشگاه‌ها و مدارس در خدمت حکومت و قدرت‌اند؟ یا فضایی هستند آزاد برای اندیشیدن و به چالش کشیدن موضوعات مختلف؟[2] مصادیق بی‌عدالتی‌های پنهان و آشکار در نظام آموزش دانشگاهی کدام‌اند؟

* * *

کنترل افکار[3] در علومِ[4] [طبیعی] و علوم انسانی

شرکت‌کننده: آیا نظر شما این است که علومِ [طبیعی] به عنوان زمینه‌های تئوریک، از نظر کنترل فکری اساساً با علوم انسانی و اجتماعی متفاوت هستند؟ به نظر می‌رسد که بر خلاف زمینه‌هایی مثل اقتصاد یا علوم سیاسی، در علوم طبیعی موانعی برای تحقیق یا اصراری آگاهانه برای دیکته کردنِ تفکرات خاص وجود نداشته باشد.

چامسکی: فکر می‌کنم که مسأله‌ی کنترل فکری در علوم طبیعی هم وجود داشته است، ولی از آن عبور کرده‌ایم. مثلاً گالیله با این مسأله روبرو شد. او توسط کلیسای کاتولیک روم در 1633 دستگیر و مجبور شد نتیجه‌گیری خود را مبنی بر این که زمین به دور خورشید می‌گردد انکار نماید. اگر یکی دو قرن در غرب به عقب بازگردید خواهید دید که مسأله‌ی کنترل فکری در علوم طبیعی شدید بوده است: دکارت متهم است که جلد نهایی رساله‌ی خود درباره‌ی دنیا که مربوط به فکر انسان است را با توجه به سرنوشت گالیله نابود کرده است. این قابل قیاس با جوخه‌ی مرگ است. تفتیش عقاید دقیقاً همین کار را کرد. خوب، دست کم این وضعیت در غرب سپری شده است؛ اما در جاهای دیگر نه.

همان شرکت‌کننده: چرا[این وضعیت در غرب] سپری شده است؟

چامسکی: فکر می‌کنم چند دلیل برای آن وجود دارد. یکی افزایش کلیِ آزادی و روشنگری است که به دلیل قرن‌ها مبارزات مردمی حاصل شده است. ما به صورت جوامعی بسیار آزادتر از زمان استبداد در آمده‌ایم. اندیشمندان اغلب نقشی در این زمینه ایفا کرده‌اند، موانع فکر را شکسته‌اند و فضایی برای آزادی بیش‌تر اندیشه ایجاد کرده‌اند؛ مثلاً در دوره‌ی روشنگری در قرن هجدهم. این کار مستلزم شجاعت و مبارزه‌ی بسیار بود و تا امروز نیز هم‌چنان ادامه دارد.
سوددهی نیز به عنوان دلیلی دیگر در این زمینه نقش دارد. اتفاقی که افتاد این بود که از قرن نوزدهم، خصوصاً از نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم، توانایی درکِ عمیق‌تر از جهان فیزیکی، از طریق علوم مدرن از یک سو و توسعه‌ی صنعتی مدرن از سویی دیگر، به میزان زیادی از هم تأثیر پذیرفته‌اند: پیشرفت در علوم به ایجاد سود و قدرت کمک کرده است. به همین خاطر سوددهی در مجاز دانستن تحقیقات صنعتی نقش ایفا کرده است. […]

نقش مدارس و دانشگاه‌ها

خانم شرکت‌کننده: من درست نمی‌توانم بفهمم چگونه ساز و کارهای کنترل فکری عملاً در علوم انسانی و اجتماعی کار می‌کنند؟! به عبارت دیگر دقیقاً چگونه مدارس و دانشگاه‌ها به صورت نظامی در می‌آیند که اندیشه و طرز فکرهای خاصی را به مخاطبان خود القا می‌کنند؟ آیا می‌توانید این روند را با جزئیات بیشتری شرح دهید؟

  • چامسکی: خب، نکته‌ی اصلی این است که من فکر می‌کنم تمام برنامه‌های آموزشی، از کودکستان تا دوره‌های تخصصی دانشگاهی تنها تا آنجایی تحمل می‌شوند که به اجرای نقش نهادی[5] خود ادامه می‌دهند. از این رو به دانشگاه‌ها توجه کنید که از نظر طرز عمل تفاوت زیادی با رسانه‌ها ندارند- اگرچه نظام پیچیده‌تری هستند- به همین دلیل سخت‌تر است که آن‌ها را به طور منظم بررسی کرد. دانشگاه‌ها آن‌قدر پول در نمی‌آورند که هزینه‌های خود را تنها از راه دریافت شهریه تأمین کنند. دانشگاه‌ها نهادهایی وابسته هستند که باید از خارج از نظام خودشان مورد حمایت قرار گیرند، و این به مفهوم نیازمندی آن‌ها به انجمن‌های ثروتمند فارغ‌التحصیلان، شرکت‌ها[ی تجاری] و دولت است؛ و این‌ها گروه‌هایی هستند با علایق و منافع مشابه. خوب، تا زمانی که دانشگاه‌ها در خدمت این منافع باشند ، تأمین مالی خواهند شد. [ولی] اگر زمانی تصمیم بگیرند که دیگر در خدمت آن علایق نباشند، این اوّلِ بی‌پولی و افلاس آن‌هاست. (ص. 399)

(بیشتر…)

ادامه خواندندانشگاه و آرزوهای فراموش‌شده (گزیده‌ای از اندیشه‌های نوآم چامسکی در باب مدرسه و دانشگاه‌)

پایان محتوا

صفحات بیشتری برای بارگیری وجود ندارد