«برگهایی از تاریخ» (مجموعه شماره 7)
طبیب مشفق[1] شیخ ما گفت: محمّدبن حسام گوید طبیبی که تو را داروی تلخ دهد تا درست شوی، مشفقتر از آن که حلوا دهد تا بیمار شوی و هر جاسوسی…
طبیب مشفق[1] شیخ ما گفت: محمّدبن حسام گوید طبیبی که تو را داروی تلخ دهد تا درست شوی، مشفقتر از آن که حلوا دهد تا بیمار شوی و هر جاسوسی…
بگذار تا آنچه را که در کودتای 28 مرداد کاشته درو کند[1] اللّهیار صالح یکی از مردان خوشنام تاریخ ایران است. در بین مقالاتی که دوستانش دربارهی زندگی، اخلاق و…
تو به اصلاح اخلاق خود بیشتر نیازمندی[1] روزی ابوعلیسینا به مجلس درس ابوعلیمسکویه از دانشمندان و فضلای معروف زمان وارد شد. ابنسینا گستاخانه گردویی را که در دست داشت نزد…
رحمتی برای تمام عالمیان[1] [...] وقتی [محمد (ص)] شتر گرسنهای را دید، فرمود: صاحب این شتر کجاست؟ به او بگویید تا برای مخاصمه و بازپرسیِ فردای قیامت آماده شود. [...][2]…
ايك وایز (Mike Weiss) و پل دانزیگر (Paul Danziger)، دو وكيل دعاوي هستند كه پرونده يك زن پرستار را بر عهده گرفتهاند. اين زن، پرستار بخش اورژانس بيمارستان است و در هنگام تزريق آمپول به يك بيمارِ مبتلا به ايدز، آمپول شكسته و در دست او فرو ميرود و او به بيماري ايدز دچار ميگردد. مايك و پل، در اثنای این دادخواهی، متوجه ميشوند كه تعداد بسيار زيادي از پرستاران در حين خدمت، به خاطر ناایمن بودنِ آمپولها دچار حوادث مشابهی شده و میشوند و تصمیم میگیرند تا این ماجرا را پیگیری کنند...
در درون ما و در اطرافمان، صداهای فراموششدهای وجود دارند که ما را به شنیدن فرامیخوانند؛ صداهایی اصیل که از آن سوی دیوارها میآیند و هر دلافسردهای را به ضیافتِ برادری دعوت میکنند. ما در پشت حصارها تنها شدهایم و از فرط یأس، خود را به اسباببازیهایمان مشغول میکنیم تا فراموش کنیم. حالا اسباببازیهایمان بزرگ و بزرگتر شدهاند؛ به اندازهی یک ورزشگاه...
فایل قابل چاپ حکایتهای تاریخی مجموعههای 1 تا 3 شاه شما بر فرشتهها حکومت میکند و من بر شیطانها! «روزی سفیر اسپانیا که دن سیادا سیلوا فیگوروا نام داشت به…